وقتی می بارام به عشق توست
تا بیایی
بی چتر با من
همگام شوی
عاشقانه تو را با اشک هایم
در
آغوش می گیرم.
تموم لحظه های بی او بودن بگو چه تعبیری داره .
بگو چه حسیه وقتی که نیست انگار دارم زنده زنده دفن میشم.
بگو چرا وقتی نیست نمی تونم از فکر کردن بهش دست بردارم.
دنیا تو به من بگو....
این چه دنیایی که من دارم؟
چرا با تمام دنیا ها فرق میکنه؟
چرا من عاشقش شدم؟
چرا نمی تونم راهی به دلش باز کنم؟
چرا اون هم منو دوست نداره؟
لعنت به تو دنیا ...
که بد رسمی داری.
بد رسمی.
خیلی برات سخته وقتی میخوای تصمیم بگیری
چون نمی دونی اون دستم که توش قلب مو گذاشتم انتخاب کنی
یا
دستی که توش تمام خوشبختی های دنیا رو دارم؟
کاش کمی بیشتر فکر میکردی.
قلب من گزینه ی مناسبی نبود.
حالا که تو با قلبم نیستی و رفتی
من
با تمام این خوشبختی های دنیا که تو دستم دارم
چه قدر احساس غریبی میکنم.
ای کاش
ای کاش کمی بیشتر فکر میکردی.
کاش میدونستی که تمام خوشی های دنیا برای من
بی حضورت
هیچه.
وقتی که دلتنگم.
وقتی که تنهام.
وقتی تو دلتنگی منو میبینی
وقتی که تنهایی منو میشناسی.
وقتی حرف چشمام رو میخونی
زحمت نکش
نمی خواد به خاطر من کوه بکنی
نمی خواد آب دریا هارو خشک کنی
نمی خواد زمین رو به آسمون بدوزی
نمی خواد همه ستاره هارو برای من بچینی
تا به من بگی سلام
زحمت نکش خسته میشی.
این کارها
کار منه.
کار تو نیست.
به خودت سخت نگیر