آنقدر دلتنگت بودم که خواب تو را دیدم .
ای کاش هیچ وقت این خواب پایانی نداشت.
ای کاش از شوق دیدارت بیدار نمی شدم .
حالا من مانده ام
با خیال تو و چشمانی بی خواب
و دلی که هم چنان دلتنگ توست.
سعید شجاعی
گاهی نمی خواهم حتی یک کلمه هم بنویسم.
ترجیح می دهم دست روی دست بگذارم
چشمانم را روی هم ببندم
و فقط تو را تصور کنم
همین .
سعید شجاعی
نمی دانم در طرح اندام تو
چه رازی نهفته است
که بی تابانه آغوشت را انتظار می کشم
و می دانم آرامش من از آغوش تو آغاز خواهد شد.
سعید شجاعی