مردی از جنس باران

A man made of rain

مردی از جنس باران

A man made of rain

اعتراف

در مقابل چشمانت


اعتراف کردم به تمام احساسی که دارم 


اما هنوز قلبم از پشت دیوار سینه ام 


فال گوش صدای تو ایستاده 


که نام مرا بگویی


اما چیزی جز صدای تنهایی به گوش نمی رسد


فقط سکوت و سکوت




سعید شجاعی

حسرت

هنگامی که مقابل آینه ایستادی


به یاد داشته باش


مردی تمام  حسرتش


دیدار دوباره ی توست




سعید شجاعی

فاجعه

جای خالی تو


هجوم حجم تنهایی 


سکوت ممتد


هراس لحظه ها


سکون سایه ها


قطعاً 


فاجعه در نبودن تو شکل خواهد گرفت



سعید شجاعی

یک عاشقانه ی کوتاه

تنها هنر من 


بی وقفه دوست داشتن توست




سعید شجاعی

وقتی تو گریه میکنی

هنوز متعجبم 


چرا وقتی تو اشک میریزی


خدا دلش از غصه نمی گیرد؟


چرا وقتی تو غمگینی


دنیا به آخر نمی رسد؟




سعید شجاعی