هیچ گاه خود را بی تو تصور نمیکنم.
چون بی تو من هم نیستم.
شاید به ظاهر راه بروم
نفسی بکشم
اما خوب میدانم که مرده ام.
من بی تو ایستاده خواهم مرد.
و چه قدر تلخ است که بی تو عذاب کشیدن.
شکنجه های سخت نبودن تو
دیگر تاب نمیاورم.
تو هستی
حالا بهشت میبنم
تمام دنیارا.
زمین زنده میشود زیر پاهایم.
میتوانم بر بلندی بروم و فریاد برارم
آهـــــــــــــــای مردم
من هنوز زنده ام
من هنوز عاشقم
من هنوز او را دارم.
زین پس هم هیچ گاه خود را بی تو تصور نخواهم کرد.
چون حتی تصورش هم برایم درد ناک است.
پس فریاد میزنم
دوســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتت دارم.