مردی از جنس باران

A man made of rain

مردی از جنس باران

A man made of rain

آخرین

برای آخرین شکستم 


برای ضربه ی آخرم 


حریف می طلبم.


آهای رفیق


خوب زمین گیرم کن.





سعید شجاعی

متروک

در من انفجاری


هم چون انفجار هسته ای رخ داده است.


آلوده خواهی شد اگر نزدیک تر بیایی.


باور کن 


متروکم و خسته.




سعید شجاعی

سایه ای روی ماه

سایه تنهایی من است که روی ماه افتاده


شاید این گونه از حالم خبر دار شدی.







سعید شجاعی

دورترین نقطه ی جهان

بیا از این جا 


تا  دورترین کهکشان جهان


 با هم قدم بزنیم .


قطعاً مسیر کوتاهی خواهد بود.






سعید شجاعی

تماشایی

آرزو هایم را یک جا جمع میکنم 


کبریتی می کشم و کمی دور تر می ایستم 


تا سوختن آرزوهایی را ببینم که یک عمر


این گونه سوختن مرا به تماشا  می نشستند.




سعید شجاعی