بگذار تظاهر کنم که ندیده ام
بگذار تظاهر کنم که هیچ وقت ندیده ام
بگذار تظاهر کنم که هیچ وقت سخن نگفته ام
بگذار تظاهر کنم که هیچ وقت جستجو نکرده ام
در این دنیا که بیابم آن نشانیکه بوی انسان دهد
بگذار تظاهر کنم که یافتم
بگذار تظاهر کنم تا
خبر به گوش هیچ کس نرسد
که دیگر باید برخواست از این خواب هزار ساله
باید دید که اینجا هیچ شباهتی ندارد با آنچه
می پنداشتیم
اما نه
بگذار همه بخوابند
کار از کار گذشته است
تو هم مثل من تظاهر کن
که هیچ اتفاقی رخ نداده است
تو هم تظاهر کن و لبخندی جاری ساز
دیگر نمی شود که تغییر داد
تمام مظلومان کشته شدند
تمام کودکان در آتش آدم های بزرگ نابود شدند
تمام جنگ ها جهانی شدند
فقر همه گیر شد
رحم از دلها رفت
و انسان مرد
بگذار این همه را تظاهر کنم
سعید شجاعی