مردی از جنس باران

A man made of rain

مردی از جنس باران

A man made of rain

هنگامی که تو غم داشتی...

تو غم داشتی


به اندازه تمام کوه ها لبریز سخن بودی


نگاهت از درد هایی بی پایان حکایت داشت.


اما من آنقدر کوچک و حقیر بودم 


که نه شنیدم


نه دیدم.


من در مرداب خود فرو می رفتم.


هرگز دل دریایی ات را درک نکردم.


هیچگاه آسمان بی منت مهرت را ندیده ام.


من این گونه کوچک و حقیر بودم.


هنگامی که تو غم داشتی...

نظرات 1 + ارسال نظر
تو شنبه 29 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:14 http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

بس که خود حرف نگفته داشتی که در دلت تلنبار بود کوه لبریز سخنان او را نشنیدی...
در مرداب فرو رفتی بس که پر بودی از حرف ولی خاموش ماندی... بس که سنگین شدی از این حرفها فرو رفتی شاید....
هنگامی که او غم داشت تو ماتم داشتی شاید....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد